ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
نابینا به ماه گفت: دوستت دارم.
ماه گفت: چگونه؟ تو که نمی بینی.
نابینا گفت: چون نمی بینمت دوستت دارم.
ماه گفت: چرا؟
نابینا گفت: اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم.
به پسرم درس بدهید!
او باید بداند که همه ی مردم عادل و همه آن ها صادق نیستند اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگویید به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود. به او بیاموزید که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می دانم که وقت می گیرد اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش، یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد. از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن بر حذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید .
اگر می توانید، به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. به او بگویید تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود. به گل های درون باغچه و زنبورها که در هوا پرواز می کنند، دقیق شود.
.
روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند. او جواب داد:
اگر زن یا مرد دارای "اخلاق" باشند پس مساوی هستند با عدد یک = ۱
اگر دارای "زیبایی" هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم = ۱۰
اگر "پول" هم داشته باشند دو تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم = ۱۰۰
اگر دارای "اصل و نَسَب" هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم = ۱۰۰۰
ولی اگر زمانی عدد یک رفت (یعنی اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست. پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت!
نوروز، جشن ایرانیان از روزگاران کهن پر شکوه ترین جشن بهاری در جهان بوده است. نوروز بهارانه ای است که روایت های تاریخ درباره پیدایش آن بسیار گوناگون است. نوروز جشن شروع فروردین یا "فرودگان" است که یادآور اجداد و نیاکان ما بود و چنان می پنداشتند که در پنج شب، ارواح پاک مردگان، برای دیدار وضع زندگی و احوال بازماندگان به زمین فرود می آیند و در خانه و آشیانه خویش سرگرم تماشا و سرکشی می شوند. اگر خانه روشن و پاکیزه و ساکنان آن راحت و شاد باشند، ارواح مسرور و سرافراز برمی گردند. اما درغیر اینصورت، آنان غمگین و ناراحت به منزلگاه خویش باز می گردند و تا سال آینده به انتظار می نشینند.
درباره پیدایش نوروز در روایتی دیگر چنین آمده است که نیشکر را جمشید در این روز یافت و مردم از کشف خاصیت آن متحیر شدند. پس جمشید دستور داد تا از شهد آن شکر ساختند و به مردم هدیه دادند. از این رو، آن را نوروز نامیدند.
.
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام. برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است!
.
در زمان های دور واحد پول ایران بر مبنای "دینار" بنا شده بود و دینار، واحد قدیمی پول روم و بعد امپراتوری روم شرقی بود و "دیناریوس" خوانده می شد. یک دیناریوس روم شرقی برابر با یک سکه نقره بود که وزنش در مواقع مختلف فرق می کرد. این واحد پول بعد از فتح اراضی روم شرقی به دست مسلمانان، از طرف آنها به عنوان نام واحد پول انتخاب شد و تبدیل شد به دیناری که امروزه هم در کشورهای عربی از آن استفاده می شود. به همین ترتیب، سلطنتها و حکومتهای ایرانی هم از دینار استفاده می کردند. اما به تدریج، در نتیجه تورم و بی ارزش شدن پول، احتیاج به واحدهای پولی بزرگتر پیش آمد. این واحدها همه بر مبنای دینار بنا شده بودند.
اولین واحد پولی، سکه صد دینار (صنار) بود که توسط سلطان محمود غزنوی ضرب شد و به اسم "محمودی" نامیده می شد. در همان زمان، شاهان سامانی ماورالنهر، سکه های نقره پنجاه دیناری ضرب کردند که "شاهی" نامیده می شد. در حقیقت، یک شاهی، نصف یک محمودی یا به عبارت دیگر، یک محمودی، دو شاهی بود. تا زمان هایی سکه های نقره مورد استفاده، شاهی و محمودی بودند. واحدهای دیگری مثل "قِران" (1000 دینار) و تومان (10000 دینار)، فقط واحد محاسبه بودند و عملا هیچ سکه ای به نام قِران یا تومان ضرب نمی شد (کلمه تومان از لفظ مغولی تومان به معنی ده هزار است. نمونه اش را در منصب "تومان باشی" می شود دید: فرمانده ده هزار نفر).