▅ ▆ ▇  وبلاگـــــ قـــــرن بیـــــست و یـــــکُم  ▇ ▆  ▅

▅ ▆ ▇ وبلاگـــــ قـــــرن بیـــــست و یـــــکُم ▇ ▆ ▅

وبلاگ قرن بیست و یکم، وبلاگی برای تمامی سلیقه هاست.
▅ ▆ ▇  وبلاگـــــ قـــــرن بیـــــست و یـــــکُم  ▇ ▆  ▅

▅ ▆ ▇ وبلاگـــــ قـــــرن بیـــــست و یـــــکُم ▇ ▆ ▅

وبلاگ قرن بیست و یکم، وبلاگی برای تمامی سلیقه هاست.

افسانه صورت فلکی دوشیزه (سنبله)

در طول تاریخ در سرزمین های گوناگون صورت فلکی "سنبله" را نماد الهه های متفاوتی می پنداشتند.


او را به هر الهه برجسته و والا از جمله ایشتار الهه حاصلخیزی در بین النهرین، ایزیس الهه باروری در مصر، دیمتر الهه مادر زمین و خواهر زئوس، و نیز مریم باکره در آیین مسیحیت و حتی آتنا ایزد بانوی عقل و زیبایی و جنگ نسبت داده اند.


سنبله تنها چهره زنانه در منطقه البروج است و یکی از قدیمی ترین و واضح ترین صور فلکی آسمان می باشد. این نقش آسمانی دومین صورت فلکی از نظر بزرگی است. خورشید در عبور سالانه خود از دایره البروج، بیشترین زمان را در این صورت فلکی می گذراند. آلفای سنبله به نام سماک اعزل در لاتین به معنای خوشه گندم آمده که در دست دوشیزه ای قرار دارد. 

 

در تمدن بین النهرین، بابلیان این صورت فلکی را الهه ایشتار می دانستند و باور داشتند که ایشتار دلباخته خدای باروری و غلات، یعنی تموز است. حیات تموز بدین گونه بود که در آغاز بهار متولد می شد و در پایان سال می مرد. هر سال هنگام دروی غلات و شخم زمین ایشتار به سوگ تموز می نشست و رخت سیاه به تن می کرد. اما چون می دانست عشق او باز می گردد، در زمستان به دنبال تموز به جهان زیرین می رفت. آن گاه تموز در آغاز سال دوباره با جامه ای سبز و تازه در زمین ظاهر می گشت.


یونانیان سنبله را دوشیزه ای می دانستند که در عهدی زندگی می کرد که انسان هنوز به خطاکاری و گناه گرفتار نشده بود. او سمبل دوشیزه ای بود که خوشه گندمی در دست داشت و هر ساله فرا رسیدن زمان کشت را به یاد دهقانان می آورد. همین که آن دوران طلایی پایان یافت و انسان مرتکب نخستین گناه شد، دوشیزه به آسمان ها رفت و در میان ستارگان بکر و دست نخورده باقی ماند.


در افسانه های دیگر نیز اینگونه آمده است که سنبله نزد یونانیان باستان همان الهه باروری دیمتر و یا دختر او پرسفون بوده است. زئوس، بزرگ ایزدان، به برادرش هادس، فرمانروای جهان زیرین، قول داده بود که این دختر را به همسری او در خواهد آورد و به این ترتیب هادس دختر را فریفته خود کرد و ربود.

برگرفته از کتاب اساطیر یونانی و صورت فلکی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد