ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
در شبانه روز گذشته (90/12/21) و در طول 24 ساعت، رکورد بی نظیری در زمینه دانلود ثبت گردید و نزدیک به 9 گیگابایت و نیم، دانلود از وبلاگ قرن 21 صورت گرفت که افتخاری بزرگ برای این وبلاگ محسوب می گردد. این افتخار تنها بوسیله ی شما بازدیدکنندگان عزیز به دست آمده و اینجانب به عنوان مدیریت وبلاگ از همگی شما سپاسگزاری می نمایم.
تصویر زیر خود گویای این حقیقت است.
با سپاس فراوان از همگی شما - مدیریت وبلاگ قرن 21
شنبه شب (90/12/20) در ویژه برنامه ی Next Persian Star که برای اعلام برنده ی این دوره از مسابقاتِ خوانندگی پخش شد، {رحمان} توانست نفر اول این دوره و Next Persian Star تی وی پرشیا وان در سال 2012 گردد. پس از او رامتین، نیما، مریم و امیر به عنوان نفرات دوم تا پنجم انتخاب شدند.
به همین منظور آهنگ "یه عاشق" را که {رحمان} در فینال این دوره از مسابقات اجرا نمود، برای دانلود در اختیار شما قرار دادیم.
این آهنگ در حال حاضر دومین آهنگ برتر وبلاگ قرن ۲۱ می باشد.
اختصاصی از وبلاگ قرن 21
آهنگ بسیار زیبای (مادر) که توسط پنج فینالیست Next Persian Star در سال 2012 با نام های (امیر - نیما - رامتین - رحمان و مریم) اجرا گردید و برای دانلود در اختیار شما قرار گرفته است.
لازم به اشاره است که این آهنگ برای اولین بار شنبه شب (90/12/20) و پس از اعلام برنده ی Next Persian Star در سال 2012 از شبکه ی جهانی تی وی پرشیا وان پخش گردید.
اختصاصی از وبلاگ قرن 21
آهنگ بسیار زیبای (خاطره) از {رامتین} که شنبه شب (90/12/13) در فینال مسابقه Next Persian Star (سال 2012) اجرا نمود و برای دانلود در اختیار شما قرار گرفته است.
لازم به اشاره است که {رامتین} یکی از پنج فینالست این دوره از مسابقات در سال 2012 بود و این آهنگ خود را تقدیم به تمامی زلزله زدگان بم نمود.
آهنگ زیبای (هفت سین) از {رامتین} یکی از فینالست های مسابقه Next Persian Star در سال 2012 که برای دانلود در اختیار شما قرار گرفته است.
لازم به اشاره است که در مرحله فینال امسال هر شرکت کننده دو آهنگ اجرا خواهد کرد که این آهنگ اولین آهنگ {رامتین} است که شنبه شب (90/11/22) اجرا نمود.
روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. به طور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد.