▅ ▆ ▇  وبلاگـــــ قـــــرن بیـــــست و یـــــکُم  ▇ ▆  ▅

▅ ▆ ▇ وبلاگـــــ قـــــرن بیـــــست و یـــــکُم ▇ ▆ ▅

وبلاگ قرن بیست و یکم، وبلاگی برای تمامی سلیقه هاست.
▅ ▆ ▇  وبلاگـــــ قـــــرن بیـــــست و یـــــکُم  ▇ ▆  ▅

▅ ▆ ▇ وبلاگـــــ قـــــرن بیـــــست و یـــــکُم ▇ ▆ ▅

وبلاگ قرن بیست و یکم، وبلاگی برای تمامی سلیقه هاست.

آهنگ زیبای - مادر - اجرا شده توسط پنج فینالیست Next Persia Star

آهنگ بسیار زیبای (مادر) که توسط پنج فینالیست Next Persian Star در سال 2012 با نام های (امیر - نیما - رامتین - رحمان و مریم) اجرا گردید و برای دانلود در اختیار شما قرار گرفته است.


لازم به اشاره است که این آهنگ برای اولین بار شنبه شب (90/12/20) و پس از اعلام برنده ی Next Persian Star در سال 2012 از شبکه ی جهانی تی وی پرشیا وان پخش گردید.


دانلود با کیفیت 128



اختصاصی از وبلاگ قرن 21

کودک و خدا

کودکی که آماده ی تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: می‌گویند فردا شما مرا به زمین می‌فرستید، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای زندگی به آنجا بروم؟

خداوند پاسخ داد: از میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته‌ام. او از تو نگهداری خواهد کرد. اما کودک هنوز مطمئن نبود که می‌خواهد برود یا نه! اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند.

خداوند لبخند زد: فرشته ی تو برایت آواز می‌خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد. تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.

کودک ادامه داد: من چطور می توانم بفهمم مردم چه می‌گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟

.

ادامه مطلب ...

نهایت ابراز عشق ...

یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق، بیان کنید؟

برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن، عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.

در آن بین، پسری برخاست و پیش از این که شیوه ی دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد:

.

ادامه مطلب ...

صداقت کودکانه

یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد نگاه مى‌کرد.


ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد.


از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟


مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوی، یکى از موهایم سفید مى‌شود.


دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همۀ موهاى مامان بزرگ سفید شده!

مادر ...

ساعت ۳ شب بود که صدای تلفن، پسری را از خواب بیدار کرد.

پشت خط مادرش بود. پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟

مادر گفت: ۲۵ سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی!

فقط خواستم بگویم تولدت مبارک.

پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد.

صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد، مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت … ولی مادر دیگر در این دنیا نبود!